۱۳۸۸ بهمن ۲۲, پنجشنبه

مرحله دوم اسب تروا - ورود به بیت رهبری

گرچه با پیروزی عظیمی که با تاکتیک اسب تروا در 22 بهمن داشتیم میتوانیم چند وقت آسوده خاطر باشیم ولی بهتر است که از حالا شروع به برنامه ریزی و هماهنگی برای مرحله دوم استراتژی اسب تروا بکنیم.
مرحله دوم ورود به بیت رهبری

آیا فکر کردید که بزرگترین ضربه را چگونه میتوان به نظام زد؟
از درون نظام!

ما اینک باید وارد بیت رهبری بشویم، هر چه زودتر بروید و عضو بسیج شوید ریش بگذارید، حمام نروید، مستند های "NATIONAL GEOGRAPHIC" را به دقت تماشا کنید و در رفتارتان تمرین کنید که کسی شکی در بسیجی و ولایتی بودن شما نکند، تمام روز شیرکاکائو و ساندیس بنوشید... ولی در نظر بگیرید که بسیجی کم نیست و شما فقط از روی تقلید نمیتوانید تا به بیت رهبری برسید لذا باید کاسه داغتر از آش باشید و پیشتار و رهبر جمع خود.
اینطور آنها بیشتر به شما اعتماد خواهند کرد. اگر در تظاهراتی موسوی حضور یافت و دیگران به او فحش دادند شما بهش به قصد قتل(برای اینکه واقعی بنظر بیاد) حمله کنید، اگر به دیدار آقا رفتید و دیگران دست ایشان را بوسیدند شما شصت پای مبارک ایشان را میک بزنید...
خلاصه اینطوری دیر یا زود وارد سپاه یا نیروی انتظامی میشوید
در آنجا احتمالآ شما را میفرستند به زندانها برای شکنجه دستگیرشدگان، اینها لحظات حساسی میباشند که شما باید اطاعت مطلق و همسویی خود را به نظام و رهبری نشان دهید پس نگذارید همکار شما به شما شکی کنه و با شدت شخص را مورد ضرب و شتم قرار دهید چنانکه همکار شما مجبور شود جلوی شما را بگیرد و شما را آرام کند.
و با این قاطعیت سالها ادامه هید تا یک زمانی وارد بیت رهبری شدید و رهبری اطمینان کامل به شما دارد..
درا ینجا هست که میتوانید ضربه واقعی را به نظام بزنید

درس تجربه - اشتباهات 22 بهمن نباید تکرار شوند

میخواستم به چند اشتباه یا بی توجهی در تظاهرات 22 بهمن اشاره کنم، البته نقد من به این معنا نمی باشد که 22 بهمن تاثیر گذار نبود و مردم در خیابانها حضور نداشتند ولی با توجه به اهمیت آن و زمانی که برای برنامه ریزی و هماهنگی داشتیم، میتوانست 22 بهمن بمراتب با شکوه تری باشد و نتیجه مطلوب تری میتوانست بدست جنبش بیآید.

1.در طول 8 ماه عمر این جنبش جوان شاهد بودیم که در نظاهرات، نیروهای سرکوبگر سعی در متفرق کردن و از هم جدا ساختن جمعیت داشتند به وسیله گاز اشک آور و غیره. این به این دلیل میباشد که براستی توان مقابله با یک جمع را ندارند هر چند کوچک هم باشد، چرا که مردم جمع شده و متحد دلیر تر و قوی تر می باشند و نیروها نمیتواند حمله کند و وقتی که توان حمله ندارد دیگر شهروندان که شاید ترسی داشتند هم به جمع می پیوندند و با این تکثیر جمعیت وسعت و قوت مییابد. آنچه که برنامه 22 بهمن بود این بود از مکان های مختلف به صورت پراکنده به سوی میدان آزادی حرکت میکنند. این اشتباه اول بود چرا که نیروهای سرکوبگر حراصی و مانعی نمیبینند که به جمعیت های متفرق حمله کنند لذا بهتر در یک جا و یک راه برنامه گذاشته میشد که مشخص باشد و سبزها حتی اگر فقط یک خیابان را پر کنند آن خیابان را بدست خود در آورند و خطر حمله کودتاچیان را کاهش دهند.
2. خیلی ها بدون نماد سبز به سوی میدان آزادی حرکت کردند و گمان میکردند آنجا میتوانند دقیقآ مقابل سخنرانی دولتی و خبرنگاران شروع به اعتراض کنند و برفرض که نکاتی که بالا اشاره کردم تحقق نمییافت و مردم در میدان آزادی جمع میشدند. باز هم این برنامه عملی نبود چرا که در آنجا انسان در یک محیط دیگر و جو دیگری قرار میگرد و این طرف و آن طرف را نگاه میکند طرفداران دولت یا نیروهای امنیت را میبیند و حتی اگر از جمع 100 5 نفر طرفدار دولت و بقیه سبز باشند چگونه میتوان این را تشخیص داد این را فقط میتوان با شعار یا نماد سبز فهمید که در آن زمان شخص میترسد که اینکار را انجام دهد.

امید به اینکه در آینده برای تظاهرات زمان و مکان مشخصی اعلام شود